معنی شگرد و تکنیک
حل جدول
کلمات بیگانه به فارسی
شگرد
لغت نامه دهخدا
تکنیک. [ت ِ] (فرانسوی، اِ) کلمه ٔ فرانسوی متداول در زبان فارسی امروزی، فنی. کار فنی. (از فرهنگ فارسی معین). اصول صنعت یا علم یا هنر و یا حرفه ای. اسلوب خاص علم یا هنر یا صنعتی. فن. اصول فنی. (از لاروس).
شگرد
شگرد. [ش ِ گ َ / گ ِ] (اِ) در خراسان به معنی دفعه و نوبت است. (از یادداشت مؤلف). || به معنی طرح کار هم هست: شگرد کارش را کشید. (یادداشت مؤلف). روش کار و فنی است که بیش از هر فن دیگر زیرچاق انسان باشد، چنانکه گویند: فلان پهلوان در کشتی شگردش کنده کشیدن یا لنگ بستن است. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده). || تمرین.
فرهنگ معین
فارسی به عربی
اسلوب، معدات والتجهیزات العسکریه
معادل ابجد
1030